پشتیبانی وهاب آنلاین از طریق تیکت انجام میشود و شماره تماس برای مشاوره می باشد.
زمان چه زود میگذرد. هنوز یادم هست اولین بار که با HTML آشنا شدم، چطور با اشتیاق تگهای و را امتحان میکردم. آن روزها، اینترنت دیالآپ با صدای خاص مودم ۵۶k آغاز میشد و هر بار اتصال به اینترنت، ماجراجویی تازهای بود.
زمان چه زود میگذرد. هنوز یادم هست اولین بار که با HTML آشنا شدم، چطور با اشتیاق تگهای <b>
و <i>
را امتحان میکردم. آن روزها، اینترنت دیالآپ با صدای خاص مودم ۵۶k آغاز میشد و هر بار اتصال به اینترنت، ماجراجویی تازهای بود.
طراحی صفحات وب را با جدولهای تو در تو انجام میدادم و CSS هنوز مفهومی ناشناخته بود.
برای ایجاد گوشههای گرد، از تصاویر کوچک استفاده میکردم و در اینترنت اکسپلورر با VML کلنجار میرفتم.
فایلها را با FTP و نرمافزارهایی مثل CuteFTP یا WS_FTP آپلود میکردم.
کنترل نسخه با SVN و پوشهٔ trunk
انجام میشد؛ Git هنوز وارد زندگیمان نشده بود.
برای نمایش پیامها از alert
و confirm
استفاده میکردم و خبری از مودالهای زیبا نبود.
Firebug بهترین ابزار دیباگینگ بود و بدون آن، خطایابی کابوس میشد.
برای پخش ویدئو، باید کدک مناسب را پیدا و نصب میکردم؛ VLC هنوز محبوب نشده بود.
ActionScript را به اندازهٔ JavaScript بلد بودم و فلشسازی هنر محسوب میشد.
Dreamweaver بهترین ویرایشگر بود و با آن صفحات را طراحی میکردم.
XML آیندهٔ ساختار دادهها بود و JSON هنوز رایج نشده بود.
موبایل؟ هنوز گوشیهای هوشمند وارد بازار نشده بودند.
برای ناوبری پویا از Java Applet یا تغییر تصاویر با onmouseover
استفاده میکردم.
برای ساخت اپلیکیشن دسکتاپ با فناوری وب، Adobe Air گزینهٔ اصلی بود.
NPM هنوز وجود نداشت و بستهها را دستی مدیریت میکردم.
رأیگیری در سایتها باعث رفرش کامل صفحه میشد.
شبکههای اجتماعی به معنای مهماننامهها و وبرینگها بود.
صدای اتصال مودم، نوای عاشقانهٔ اینترنت بود.
با غیرفعال کردن کلیک راست، از تصاویر محافظت میکردم.
فرمت BMP برای تصاویر رایج بود و حجم فایلها اهمیتی نداشت.
JavaScript رقیبی به نام JScript داشت که در اینترنت اکسپلورر استفاده میشد.
با استفاده از کوکیها، کاربران را ردیابی میکردم؛ خبری از localStorage نبود.
سئو یعنی پر کردن تگ <title>
با کلمات کلیدی مرتبط و نامرتبط بود.
چه روزهایی بود! شما چقدر در دنیای وب قدمت دارید؟
زمانی که اینترنت با صدای خاص مودم ۵۶k آغاز میشد و هر بار اتصال به اینترنت، ماجراجویی تازهای بود، من در دنیای وب قدم میزدم. آن روزها، طراحی صفحات وب را با جدولهای تو در تو انجام میدادم و CSS هنوز مفهومی ناشناخته بود. برای ایجاد گوشههای گرد، از تصاویر کوچک استفاده میکردم و در اینترنت اکسپلورر با VML کلنجار میرفتم. فایلها را با FTP و نرمافزارهایی مثل CuteFTP یا WS_FTP آپلود میکردم.
در آن زمان، داشتن یک سایت با دامنهٔ اختصاصی، چیزی شبیه به رؤیا بود. بیشتر ما از سرویسهای وبلاگدهی رایگان مثل بلاگفا، پرشینبلاگ، میهنبلاگ و بلاگاسکای استفاده میکردیم. این سرویسها به ما اجازه میدادند تا بدون نیاز به دانش فنی زیاد، وبلاگنویسی کنیم و افکار و خاطراتمان را با دیگران به اشتراک بگذاریم.
یکی از ابزارهای محبوب آن دوران، نرمافزار Microsoft FrontPage بود. با این برنامه، میتوانستیم صفحات وب را بهصورت بصری طراحی کنیم، بدون اینکه نیازی به نوشتن کدهای HTML داشته باشیم. فرانتپیج برای بسیاری از ما، دروازهای به دنیای طراحی وب بود.
در آن دوران، برخی از ما با ساخت صفحات جعلی ورود به یاهو (فیشینگ)، سعی میکردیم اطلاعات حسابهای دیگران را به دست آوریم. این کار، هرچند نادرست و غیراخلاقی بود، اما نشاندهندهٔ کنجکاوی و تلاش ما برای درک بیشتر دنیای اینترنت بود.
یاهو در آن زمان، یکی از محبوبترین سرویسهای اینترنتی بود. از موتور جستجو گرفته تا ایمیل و اخبار، همهچیز را در یاهو پیدا میکردیم. اما یکی از محبوبترین بخشهای یاهو، یاهو مسنجر بود.
یاهو مسنجر، نرمافزاری بود که به ما امکان میداد با دوستان و آشنایانمان در سراسر جهان بهصورت آنلاین گفتگو کنیم. این پیامرسان، امکاناتی مانند ارسال پیامهای متنی، تماس صوتی، ارسال فایل و استفاده از شکلکهای متنوع را در اختیار ما قرار میداد. یکی از ویژگیهای جالب یاهو مسنجر، امکان تغییر وضعیت آنلاین بودن به حالتهایی مانند «در دسترس»، «مشغول» یا «در تعطیلات» بود.
در آن دوران، چترومهای یاهو مسنجر بسیار محبوب بودند. افراد با ورود به این اتاقها، با دیگران به گفتگو میپرداختند و دوستان جدیدی پیدا میکردند. متأسفانه، در سال ۲۰۱۲، یاهو تصمیم گرفت چترومهای عمومی خود را تعطیل کند، که این موضوع برای بسیاری از کاربران، ناراحتکننده بود.
پس از سالها فعالیت، یاهو مسنجر در تاریخ ۱۷ ژوئیه ۲۰۱۸ برای همیشه به کار خود پایان داد. این پیامرسان، که برای بسیاری از ما خاطرات زیادی را به همراه داشت، جای خود را به پیامرسانهای جدیدتر و پیشرفتهتر داد. اما خاطرات شیرین آن دوران، همیشه در ذهن ما باقی خواهند ماند.
اگر این نوشته دل شما را هم لرزاند و خاطرات قدیمی را زنده کرد، خوشحال میشوم آنها را در بخش نظرات با من و دیگر خوانندگان به اشتراک بگذارید.
شاید خاطرهای از اولین وبلاگتان در بلاگفا، یا گفتوگویی شیرین در یاهو مسنجر داشته باشید.
بیایید با هم سفری به گذشته داشته باشیم و لحظات شیرین آن دوران را مرور کنیم.
منتظر خاطرات شما هستم! 😊
یک دیدگاه